خاطرات
قبل از اینکه بخوام راجع به این مفهوم من دراوردی یکمی دقیقتر و با نگاه علمیتر بنویسم،اشارهای میکنم به ریشهی چنین استعارهای.
ناصرالدین شاه یکی از اولین مجموعه خاطرهنویسیهای شخصی یا اتوبیوگرافیهای ایران را نوشته است که منبع بسیاری از ارجاعات ایرانیان از احوالات اجتماعی شده است.
دقت کنید که محتوا در اواخر قرن ۱۹ میلادی به نگارش درآمده و منبع ارجاعات علمی و فرهنگی ایرانیان است.
برای ارائهی یک دید قابل مقایسه،دقت کنید که این خاطرات از روند اجتماعی ایران که همانطور که پیشتر گفتم هنوز منبع ارجاعات اجتماعی است،همعصر با چه نظایری در دیگر نقاط دنیاست:
- یک قرن پس از صورتبندی قوانین دینامیک توسط نیوتون
- مقارن با صورتبندی نظریهی تکامل توسط چارلز داروین
- مقارن با پیدایش جامعهشناسی توسطآگوست کُنت
- مقارن با چاپ کتاب سرمایه توسط کارل مارکس
- مقارن با ابداع قواعد روششناسی در علوم اجتماعی توسط امیل دورکایم
در دههی هفتاد میلادی یک اندیشکدهی اروپایی به نام «باشگاه رم» (club of rome) با یک مطالعهی همه جانبه و بکار گیری توزیعهای آماری منجمله منحنی بسیار معروف کوزنتس نشان داد که دنیا با «محدودیت رشد» مواجه است.
توسعه چیست؟
با وجود قدرت گرفتن هر چه بیشتر سرمایهداری و تلاش برای انزوای رویکردهای انتقادی در دنیای علمی و توجه بیشتر به امر توسعه در جهان، مجلهای با نام آرنا در استرالیا سعی کرد تا سنگر رویکرد انتقادی را در این زمینه حفظ کند.
جمعی از جامعهشناسان و منتقدان نامدار استرالیایی به طور ساختار یافتهای تلاشهای علمی منتقدانه را در این مجله ادامه دادند.
پاول جیمز یکی از معروفترین چهرههای این مجله است.
او پستهای اجرایی دولتی یا میان دولتی و بینالمللی (سازمان ملل به عنوانن متولی توسعه در جهان) داشته است و با این تجربیات سعی کرده با رویکردی انتقادی مفهوم جدیدی از توسعه ارائه کند.
پس از سالها تلاش برای توسعهی پایدار یا همهگانی در جهان یک واقعیت همچنان در ذوق میزند.
در دههی هشتاد میلادی فرضیهای توسط یک دانشمند آلمانی به نام برنت مطرح شد که خطی افقی و فرضی در جهان وجود دارد که کشورها را به دو دستهی شمالیهای پولدار و توسعه یافته و جنوبیهای فقیر و توسعه نیافته تقسیم میکند.
و متاسفانه همچنان این تقسیمبندی با کمترین میزان خطا اعتبار دارد!
جیمز در کتابی تحت عنوان «جهانیشدن، ملیگرایی و قومگرایی» با دوگانهای روبهرو است که چطور محصولات صادر شده از دنیای توسعهیافته قابلیت استفاده در سراسر دنیا را دارند اما خود توسعه نتوانسته است خارج از قالب همیشگی ریشه بدواند؟
او برای پاسخ به این مسئله توسعه را حاصل فرآیند «انتزاع» میداند. انتزاع در این معنی که از پیچیدگیها و روابط درون شبکهای یک پدیده رمزگشایی شود و در یک فرآیند بازگشتی به لختترین حالت ممکن از آن پدیده برسیم.
حال این لختترین حالت ممکن حاوی همهی ویژگیهای ضروریای است تا بتوان روی آن به عنوان یک زیرساخت و پی، عملیات توسعه را پیاده کرد. ملحقات ویژهی فرهنگی و غیره را اضافه کرد تا بتوان آن را در هر زمینهای به کار برد.
به طور معمول کشورهای پیشرفته این فرآیند و ساز و کار علمی دستیافتن به انتزاع را برملا یا صادر نمیکنند. بلکه صرفا محصول انتزاع شده را برای مصرف (خواه کالا، خواه فرهنگ یا حتی دانش!) در اختیار دیگران میگذارند.
توسعهی قجری: تعبیر و شاخصهها
حالا به موضوع ناصرالدین شاه برمیگردیم؛
ناصرالدین شاه نماد مواجهه شخصی و غیرتخصصی با محصولات دنیای توسعهیافته است.
اینطور بوده که شاه دو عالم میگفته «خوشمان آمد، این را میخواهیم!» و دیگران «این» را وارد کشور میکردند.
این درست مثل همان موضوع مطرح شده در ابتدای متن است.
مراجعه به اولین و سطحیترین مواجهه با دنیای بیرون از خودمان با اتکا به تجربههای شخصی نه ساختار یافته.
مثل علاقهمندیمان به قصه، به خاطره و به روایت.
تجربههای ما از دنیای توسعه یافته بعضا خلاصه میشود به ارتفاع برجها، آسانسورهای شیشهای، کافهها و رستورانها و ...
این رویکرد دقیقا در فضای علمی کشور نیز وجود دارد.
ما فلان یا بهمان مرکز را میخواهیم،ساختمان خوشگلاش را میخواهیم،میخواهیم همهی کامپیوترهایمان مک بوک باشد!
کسی ساختارها را بررسی نمیکند.
کسی واقعیت تاریخی آن محصول را نمیداند.
کسی زمینهی فرهنگی و الزامآور آن محصول را نمیداند.
ما فقط خود پیچیدهترین نمود از یک پدیده را میخواهیم.
یک محصول بستهبندی شده که استفاده از آن ساده باشد اما به همان میزان هم محتویات درون بستهبندی شیک ان پیچیده و گیجکننده.
این چیزی است که من نام آنرا توسعهی قجری گذاشتم و میتوانم شاخصههای زیر را به آن اختصاص دهم.
توسعهی قجری:
- فاقد انتزاع طراحی است
- محصول محور و بیتوجه به فرآیند و ساز و کار است
- زود بازده است ولی دیرپا نیست
- درونزا یا دارای بازتولید درونی نیست
- فاقد قابلیت گسترش است
- سازگار و یکپارچه نیست
- واکنش گراست و کنش گرا نیست
- پاسخ است اما پرسش ندارد
- هزینهبر است اما درآمدزا نیست
- دنبالهرو است اما تولیدکننده نیست
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.