مـــیـــنــــوت

قلم بافی های شایسته روزخوش

خانه ی جدید ما

اسفند سال گذشته بود که به فکر تغییر مکان افتادیم

خانه ی ویلایی مد نظرمان بود چون از آپارتمان نشینی شدیدا خسته شده بودیم،علی الخصوص من که تا قبل از ازدواج با کوروش هیچوقت آپارتمان نشینی نکرده بودم.

خیلی گشتیم و به محلات زیادی سر زدیم،خانه های متفاوتی دیدیم و با مشاور املاکی های زیادی سروکله زدیم .

تا در نهایت تیرماه بود که این خانه را در فرمانیه پیدا کردیم.

شخصا دلم میخواست یک خانه ی عمرانه باشد که اگر واردش شدیم دیگر هرگز به فکر اسباب کشی نیوفتیم و تا آخر عمر ماندگار باشیم.

...

خانه ای که پیدا کردیم از آن خانه های لوکس دوران پهلوی بوده و صاحب اولش تا آنجایی که شنیدم از فراری های دوران انقلاب هست.حال اینکه در کدام دستگاه و سازمان درباری فعالیت می‌کرده را خبر ندارم.

چون قدیمی بود خرج زیادی داشت اما دقیقا چیزی بود که ما می‌خواستیم و دنبالش بودیم.

بنای بتنی و خوبی دارد و از استحکام بالایی برخوردار هست و معماری اش به معماری خانه های آمریکایی میخورد و نشان میدهد مهندس سازنده اش آمریکایی بوده و دیوار های داخلی  اش آجری هستند.

۵۵۰ متر زیر بنا،۲۵۰ متر بنا دوبلکس،چهار خوابه،۷۰ متر سوییت مهمان،۱۲۰ متر گلخانه،۴۰ متر اتاق سرایدار با شوفاژ خانه و پارکینگ و بهارخواب و غیره...

اما بسیار داغون در حدی که بازسازی اش حدود چهارماه طول کشید!

کل شیرآلات داخلی و خارجی و سینک ها و وان حمام ها و دستشویی ها و سنگ های توالت عوض شد.

کف موزاییک بود که سیستم گرمایش از کف سراسری نصب کردیم و سپس سرامیک شد.

سقف و دیوار ها همگی نقاشی شدند،البته قصد داشتیم کاغذ دیواری کنیم اما پشیمان شدیم و دیدیم رنگ خیلی بهتر هست و فقط راه پله هارا کاغذ دیواری کردیم.

کابینت ها به ام دی اف عوض شدند،سبکش هم کلاسیک بود که دیوار مقابل را برداشتیم و اوپن شد.

پنجره های بلند داشت که زیبا و مناسب بودند و فقط رنگ شدند و کرکره برایشان سفارش دادیم.

تمام درب ها را عوض کردیم و درب جدید سفارش دادیم 

هر پنج توالت فرنگی بودند که سه تایش را ایرانی کردیم و کاشی و سرامیک کف و دیوار هر چهار حمام را عوض کردیم و سقف کاذب کارگذاشتیم.

اتاق خشکشویی هم نیاز به تغییر نداشت و فقط کاشی شد.

لوستر و پرده و کمد هارا هم به سلیقه ی خودم سفارش دادم و آمدند نصب کردند.

نمای خانه بد نبود اما قدیمی بود که نمای رومی استفاده کردیم و بسیار زیبا شد با کلی چراغ های قشنگ

کف حیاط هم فقط موزاییک هایی که شکسته و ترک خورده بودند را عوض کردیم و دور باغچه هارا فنس زدیم و یک آلاچیق داشت که نونوار کردیم و کباب پز گذاشتیم 

اتاق سرایدار را هم آقامون دیوار های وسطش را برداشت و نقاشی کرد و پنجره هارا نرده کشید و درب ضد سرقت گذاشت و به اتاق کار شخصی خودش تبدیل کرد 

درب ورودی حیاط و درب پشتی هم پدر شوهرم برایمان فرفورژه سلطنتی ساخت و کارگذاشت

و مهمتر از همه گلخانه ی حیاط بود که حسابی بهش رسیدم و زیبا و تمیزش کردم برای خودم :)

انباری و زیر زمین هم نقاشی شد برای نگهداری وسایل کم استفاده و شاید بعداً میز بیلیارد یا تنیس درونش قرار دادیم.

و مجموعا شد همان خانه ی عمرانه ای که به دنبالش بودیم،هزینه ی خرید و بازسازی اش بسیار سنگین و زیاد بود اما ارزشش را داشت و تا آخر عمر خیالمان از بابت مسکن راحت شد.

که البته همسرجان لطف کردند و سه دنگش را به نام اینجانب زدند 💝

اما کمی دیر شد،دلم بهار و تابستان میخواهد که زیر آفتاب گرم در باغچه ها سبزی کاری و باغبانی کنم،دوتایی در تراسش بنشینیم و قهوه بخوریم و صحبت کنیم.

روزی را تصور کنیم که هردو پیر شدیم و صدای خنده و بازی نوه هایمان در همین حیاط پخش میشود...



۰ ۰
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
مینوت در لغت به معنای پیش نویس یا چرک نویس هست و با توجه به اینکه به فعالیت وبلاگ‌نویسی و مطالبی که عموما در وبلاگها نوشته میشود شباهت دارد این نام را برای این وبلاگ انتخاب کردم.
مطالب این وبلاگ تماما نوشته های خودم و صرفا افکار و عقاید شخصی من هستند و نه چیز دیگر...
پیوندها
قالب:عرفان قدرت گرفته از بیان،رسانه متخصصان و اهل قلم