مـــیـــنــــوت

قلم بافی های شایسته روزخوش

ساخت یک ملت

فردوسی فرمانروا نبود ولی بر ویرانه های یک فلات دیرپای فرهنگی که بیش از سیصد سال در اخگر چکاچک شمشیر بربرها می سوخت، شکوه تمدنی نوین را بنا کرد.

فردوسی پیامبر نبود ولی زبان فروکشته و خاموش پارسی را در حلقوم به خون نشسته مردمانش زنده کرد.

فردوسی، حکیم ابولقاسم فردوسی نبود. پدری که هنوز نامش را به درستی نمی دانیم و هربار او را با کنیه ای که به رسم فاتحان بر گرده اش نهاده بودند، می خوانیم. چون داغی که بر پیشانی و دست دیگر موالیان به هنگام ستاندن جزیه می گذاشتند.

او یکی از هزاران هزار مردمی است که در تندباد یورش، کشتار و سرکوب بیگانگان زانو نزد، برخاست و درفش سرافرازی یک ملت را از زیر سم تاراج و یغما بیرون کشید و بر فراخنای زمان برافراشت.

و همچنان از پس غبار دورانها پدری سالخورده بر گذرگاه وجدان تاریخ، چشم به راه فرزندانش است تا از راه برسند، او را بشناسند و به نام خویش بخوانند.

۳ ۳
مینوت در لغت به معنای پیش نویس یا چرک نویس هست و با توجه به اینکه به فعالیت وبلاگ‌نویسی و مطالبی که عموما در وبلاگها نوشته میشود شباهت دارد این نام را برای این وبلاگ انتخاب کردم.
مطالب این وبلاگ تماما نوشته های خودم و صرفا افکار و عقاید شخصی من هستند و نه چیز دیگر...
پیوندها
قالب:عرفان قدرت گرفته از بیان،رسانه متخصصان و اهل قلم